ایران آفتاب
سید" محمد جواد ابطحی" روز چهارشنبه در گفت وگو با ایرنا با اشاره به مواضع هاشمی رفسنجانی پس از انقلاب، گفت: او باید بداند سیاست یکی به نعل زدن و یکی به میخ کوبیدن در عالم سیاست جوابگو نیست و او باید موضع اصلی اش را بیان کند.
وی با بیان این که سران فتنه در نظر مردم بی اعتبار شده اند اظهار داشت که همگان به این امر واقف هستند که سران فتنه حکم مردگان سیاسی را یافته اند.
ابطحی گفت: آنان برای این که بگویند ما زنده ایم، چکش را به دست هاشمی داده اند و به یکدیگر لبخند می زنند.
نماینده مردم خمینی شهر گفت: هاشمی باید بداند کار او کمک به انقلاب نیست بلکه کمک به ضد انقلاب است.
ابطحی افزود: این جای تاسف دارد که هاشمی در خصوص کسانی قول مساعدت یاری می دهد که این همه خسارت به نظام وارد کرده اند.
وی گفت: هاشمی روزهای پیری را می گذراند و دچار فراموشی شده و صحبت های امام را از یاد برده است که حفظ نظام جزو اوجب واجبات است
در نظر اول شاید به نظر بیاید که این عکسی از یک خیابان در ایران است اما به هیچ وجه این طور نیست. این عکس متعلق به جنوب لبنان در در جاده ای منتهی به روستای «کفرا» می باشد. الحق که جای حسرت خوردن دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس، در پی شکایت فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از مدیر مسئول سابق «وطن امروز»، 3 روز به مهرداد بذرپاش فرصت داده شده تا به دادسرای کارکنان دولت مراجعه کند.
مهدی هاشمی شکایت خود از بذرپاش را به صورت وکالتی انجام داده و این در حالی است که تاکنون در سفارتخانه ایران در لندن برای امضای نسخه اصلی شکایت خود حضور پیدا نکرده و شکایت وی به استناد تصویر وکالتنامه وی دنبال میشود.
این شکایت در حالی صورت میگیرد که مهدی هاشمی بیش از یک سال است از کشور خارج شده و پس از احضار از سوی قوه قضائیه به عنوان متهم حوادث سال 88 تاکنون به کشور مراجعه نکرده و تحت تعقیب قضایی محسوب میشود
به گزارش رجانیوز، در این جلسه که با پیگیریها و هماهنگیهای همسر تاجزاده برگزار شد، هاشمی به سخنان حاضران که عمدتاً بر مبنای متهم کردن دستگاههای امنیتی و قضایی متمرکز بود، گوش داد و آنچنان که در خبر منتشر شده از سوی دفتر وی آمده است، آنها را به صبر و متانت فراخواند.
در بخشی از اظهارات نقل شده از هاشمی که به تیتر بیشتر رسانههای حامی فتنه سال قبل نیز تبدیل شد، وی گفت که اگر بخواهم خواسته شما را به مأموران منتقل کنم مطمئن نیستم جواب مساعد بگیرم و شاید نتیجه عکس بدهد. ولی خواستههای شما را خدمت رهبری پیگیرم و امیدوارم بینتیجه نباشد!
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داده است: مقام معظم رهبری درخصوص اعمال قانون و تسریع در رسیدگی و حقوق قانونی آنها در زندان دستورات مناسبی صادر کرده بودند که میتواند بسیاری از مشکلات حاضر را رفع نماید.
در خبر کوتاهی که دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت از این دیدار سه ساعت و نیمه منتشر کرده، هیچ اشارهای به این مسئله نشده است که هاشمی فتنهانگیزیهای این زندانیان را محکوم کرده باشد.
هنوز از واکنش دستگاه قضایی به این مداخله آقای هاشمی در وظایف این قوه و اظهارنظرهایی مبنی بر اینکه " اگر بخواهم خواسته شما را به مأموران منتقل کنم مطمئن نیستم جواب مساعد بگیرم و شاید نتیجه عکس بدهد"، خبری در دست نیست.
فخرالسادات محتشمیپور در حالی میاندار این دیدار بود که طی ماههای گذشته نامههایی با محتوای سراسر کذب به رهبری و رئیس قوه قضائیه در مورد وضعیت همسرش منتشر کرده است و بهطور مرتب اظهارات بیپایهای را به نقل از مصطفی تاجزاده همسرش در رسانهها منتشر میکند.
آقای هاشمی در حالی با برگزاری این دیدار موافقت کرده است که مهدی فرزند وی بیش از یک سال است از کشور خارج شده و علیرغم ابلاغ احضاریه قضایی به وی، از بازگشت به کشور خودداری میکند و عملاً حکم یک متهم فراری را دارد.
همچنین فائزه هاشمی نیز علیرغم حضور در تجمعات غیرقانونی 25 خرداد، میدان ونک، 30 خرداد، روز عاشورا، اظهارنظرهای تحریکآمیز و موهن بهدلیل قرار گرفتن در حریم امن پدر خود تاکنون حتی احضار نیز نشده است.
مهدی کروبی نیز هفته گذشته در نامهای به هاشمی از او خواسته بود در آستانه اجلاس خبرگان رهبری در مورد صلاحیت رهبری بررسیهایی انجام دهد. کروبی سال گذشته هم در نامهای به هاشمی از او خواست تا به شنیدهها در مورد تجاوز جنسی به زندانیان تحقیق کند. ادعای بیپایهای که هاشمی در قبال آن مشابه نامه اخیر سکوت معناداری کرد.
تعداد زیادی از ناظران سیاسی نقش آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در حوادث سال گذشته را کاملاً مؤثر میدانند.
“جزیره”، “مجنون” چشمان تو بود و مژه های بلندت، مژده می داد به من که تو لیلایی. امسال مضاعف شدی “همت”، نزد “آقا”. راستش را بگو؛ خدا کی و کجا سرمه بر چشمانت کشید؟ “طلائیه” یعنی تلالو نگاه تو و من در جنوب هنوز هم دنبال سر تو می گردم. خوب شد چشمت را جا گذاشتی در افق و سرت را در خیبر. داغ دل ما وجه تسمیه رقیه است و در همین فتنه ای که گذشت عده ای که بسیجی نبودند، به تو گفتند؛ بسیجی واقعی. ما حاضریم با اسم تو، ما را بکوبند. این نهایت عشق ماست به سردار خیبر. ما دیوانه چشمان تواییم؛ بگذار با اسم تو، ما را بکوبند. به جایی برنمی خورد. تو حاضر بودی آب بخوری در پوتین ما و ما عشق می کنیم، نام تو را بر سر ما می زنند. تاج سر مایی ای سردار خیبر. بگذار همت را بر سر ما محکم تر بکوبند. تو اما خوب زمانی پر کشیدی. سنگر تو در سه راه شهادت بود، نه سه راه جمهوری. دشمن ما زیاد با امام عکس دارد. بعثی نیست. بعضی از تتمه خط امام است. تو راحت با تفنگ می کشتی عراقی ها را و کسی هم خشونت طلب صدایت نمی کرد اما ما بر سر آشوبگر عاشورا هم که باتوم خواباندیم، به ما گفت؛ “بسیجی واقعی، همت بود و باکری”. نمی دانی، چه لذتی دارد وقتی به نام تو به ما زخم زبان می زنند. به نام امام هم به تو می گفتند منافق. یادت هست؟ به نام طالقانی به تو می گفتند تندرو و به نام بهشتی به تو می گفتند لیبرال. یادت هست؟ به نام تو اگر به ما نیش نزنند، باید در بسیجی بودن مان شک کنیم. ما متوسلیم به متوسلیان تو. کاش به نام برادر احمد هم یکی پیدا می شد و شعاری می ساخت و می کوباند بر سر ما. کوتاه شده این سایه، سالهاست از سر ما. دیر کرده. همیشه نرفته، برمی گشت. دیر کرده. پرستویی نبود که دیوانه بهار باشد. بهار را احمد، دیوانه خود کرده بود و برادران دستواره را هم. قوجه ای را هم. کریمی را هم. وزوایی را هم. ورامینی را هم. هر شهیدی که در قطعه 26 آرمیده است، دیوانه حاج احمد است. خود تو هم مجنون او بودی. دوکوهه را یادت هست؟ تو را در زمین صبحگاه، امر می کرد که حساب دست دیگر بچه ها بیاید. یادت هست؟ پشت بیسیم با آن صدای تودماغی ات یادت هست، چه می گفتی به احمد؟ انگار لیلی و مجنون داشتند عشق مخابره می کردند. یادت هست؟ بیسیم شما را الان به ما نمی دهند. می گویند؛ خشونت طلبی است. پای دشمن را نه به مهران که باز کردند به همین تهران اما اسلحه شما را به ما ندادند. می گویند؛ خشونت طلبی است. بگذار تفنگ تو را بکوبانند بر سر باتوم ما. بگذار سلاح گرم تو، دلگرم کند اسلحه سرد ما را. بگذار به نام تو، ما را بکوبند. بیمی نیست. عشق است. به نام محمد، مگر کم علی را کوبیدند؟ به نام خدا، مگر به رسول خدا شاعر نگفتند؟ بگذار به نام تو، ما را بکوبند. ما حق مان است. دیر به دنیا آمدیم. ما هم باید طرف حساب مان، بعثی ها می شدند، نه بعضی ها. ایراد از ماست که دشمن مان شناسنامه عراقی ندارد. ایرانی الاصل است و هر چه عکس بود، با امام گرفت. ما دیر به دنیا آمدیم. عکاس، قابش را بسته بود. ما جنگ ندیده ایم. چه کنیم؟ تو یک راهی جلوی پای ما قرار بده. سکوت کنیم، متهم می شویم به خیانت. حرف بزنیم، متهم می شویم به تندروی. اینجا برای هر پروانه ای که گرد شمع می گردد، یک حرف در می آورند. خوب زمانی بالت سوخت. تو را به این بهانه که چند عراقی را کشته بودی، پیکر بی سرت را غریبانه تشییع نکردند اما حسین غلام کبیری، گناهش این بود که بعثی ها او را نکشتند، بعضی ها او را کشتند. همت! جنگ تو را برادرکشی خواندند اما برادرکشی، جنگ ما بود. برادران ما را همان برادرانی کشتند که بیشتر از یوسف، با یعقوب عکس داشتند. حالا همین برادران، چاه فتنه را ول کرده اند و چسبیده اند به چاله کهریزک. هم غلام کبیری شهید است، هم بعضی ها و این وسط فقط لعنت بر بعثی ها. دشمن ما اگر ایرانی از آب در آمده، اگر برادر ماست، تقصیر خودمان است. ما دیر به دنیا آمدیم. تهمت برادرکشی را باید به ما می زدند. . همت! شهادت چه راحت بود در جنگ شما اما در جنگ ما، جراحت را یوسف برمی دارد و برای برادرانش کارت بنیاد شهید صادر می کنندمی بینی همت! جنگ ما کمی پیچیده است. خیلی راحت می توان گفت: “جزیره، مجنون چشمان تو بود” اما اینجا یهودای فتنه، چشم دیدن یوسف را ندارد و بیشتر از بنیامین، در خط یعقوب است. گیج می کند این فتنه آدم را. خدا رحم کند به کنعان ما. صد رحمت به برادران یوسف. دروغ گویان خوبی بودند. اینجا عده ای معتقدند؛ یوسف، گرگ را خورده. حرف هم بزنی، می گویند؛ ملاک، جذب حداکثری است، برادرکشی، بی بصیرتی است! اینجا به نام علی، عمار را می زنند و به نام ماه، ستاره را و به نام شمع، پروانه را. خوب وقتی همت، خار در چشم تو رفت. شهادتت مبارک اما استخوان، نه در گلو، که در بغض ماست. خار فرو رفته در اشک ما. به احمد بگو برگردد. کجا بگردد، دنبال پرستو، بهار؟ اینجا خار، خودش را برادر گل می داند. نگذار این شکوفه، میوه کوفه دهد. با تو هستم همت. بگو برگردد پرستو. پائیز نیامده، زرد شده ایم. باد نوزیده، افتاده ایم از درخت. مرگ برگ را نمی بینی سردار؟ با تو هستم. به احمد بگو برگردد. اینجا عده ای که دکترای بصیرت دارند، فکر می کنند چون دسته تیشه از چوب درخت است، پس تیشه با ریشه برادر است. کو آن سنگ غیرتی که بشکند این بصیرت شیشه ای را؟ متوسلیان من کجاست همت؟ من بهارم. دنبال یارم. بی پرستو، خواهم مرد
قطعه 26
سردار سرلشگر پاسدار غلامعلی رشید جانشین ستادکل نیروهای مسلح با اشاره به تهدیدات کشورهای آمریکا و رژیم صهیونیستی بعد از حادثه مشکوک 11 سپتامبر برای کشورهای منطقه افزود: یکی از دلایل وجود تهدیدات چهار جنگی است که کشورهای اسرائیل و آمریکا در کمتر از هشت سال در منطقه به وجود آوردند و به واسطه آن،هزاران نفر کشته و میلیونها انسان بیخانمان شدند و زیرساختهای کشورهای عراق، افغانستان،لبنان و فلسطین را خراب کردند و در نهایت نفاق و دورویی دم از حقوق بشر میزنند و میبینیم آنهایی که در کشورهای مسلمان،مسلمانان را میکشند اسلام و مسلمانان را دشمن اول خود میدانند و به همین خاطر به قرآن کریم اهانت میکنند.
وی گفت: آنها از مقاومتی که در لبنان، عراق و ایران صورت میگیرد احساس شکست میکنند یقینا در عراق و افغانستان شکست خوردهاند و اسرائیل هم در لبنان و غزه شکست خورده است.
سرلشکر رشید گفت:در حال حاضر هم در شرایط تهدید به سر میبریم و ارتش و سپاه ما دائم خود را آماده میکنند و این سخن گزافه نیست که ما در آستانه یک جنگ احتمالی در آینده هستیم. با این تهدیدات هر روز طبل جنگ میزنند. در طول 10 سال گذشته همواره تهدیداتی بر علیه ما وجود داشته است. البته فکر میکنم فرماندهان نظامی آمریکا این اشتباه استراتژیک را مرتکب نخواهند شد زیرا از لحاظ نظامی قادر به حملات زمینی علیه ایران نیستند و نسبت به اقدام هوایی و موشکی فکر نمیکنم این خطای استراتژیک را فرماندهان نظامی مرتکب شوند زیرا آنها به خوبی میدانند که ایران از قدرت بازدارندگی و توان بالای موشکی برخوردار است و در دریا قابلیتهای فراوان دفاعی دارد.
مجمع روحانیون در اقدامی هماهنگ با حزب مشارکت و سایت نوروز اقدام به هیاهو و ردگم کنی درباره اظهارات سردار مشفق علیه فتنه سال 88 کردند. «مجمع» و «سایت نوروز» همزمان به انتشار مقالاتی علیه این اظهارات پرداختند و ادعا کردند به استناد سخنان سردار مشفق، انتخابات مهندسی شده بود چرا که دستگاه های اطلاعاتی کشور به رصد کردن عرصه پرداخته اند!
در بیانیه منتشره به نام مجمع روحانیون آمده است: از مجموع مطالب و گفتار سردار مشفق اقرار شده که یک جریان نظامی امنیتی خارج از حد و وظایف خود دست به اقدامات غیرقانونی از دو سال قبل از انتخابات و پس از انتخابات زده و با شیوه های غیر قانونی، غیرشرعی، غیر انسانی و غیراخلاقی به مهندسی انتخابات پرداخته اند... ایشان بی پروا ادعا می کند که اقدامات قانونی و آشکار اصلاح طلبان برای براندازی نظام است. این چه ادعای مسخره ای است که آقای خاتمی برای روی کارآمدن به جذب حمایت خارجی بپردازد؟ و زشت تر و مفتضح تر، تهمت آشکار دریافت میلیون ها دلار پول از بیگانگان برای لطمه به انقلاب است.
فرار به جلوی نویسنده-گان- بیانیه منتسب به مجمع روحانیون در حالی است که محمدعلی ابطحی پیش از این با اشاره به برنامه ریزی گروه های موثر در فتنه برای آشوب (به واسطه القای تقلب و ...) تصریح کرده بود شعار تقلب، اسم رمز آشوب بود. در این میان معلوم نیست مجمع روحانیون ملاقات کسانی نظیر خاتمی با راسموسن (دبیر کل ناتو) و جورج سوروس را انکار می کند یا اختصاص بودجه های رسمی از سوی وزارت خارجه و کنگره آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به فتنه گران مدعی اصلاح طلبی را؟ آیا مجمع می تواند حمایت علنی اوباما و کلینتون و رابرت گیتس و شیمون پرز و نتانیاهو را از مدعیان اصلاح طلبی و فتنه سبز کتمان کند و اگر این حمایت های سیاسی و مالی و اطلاعاتی و رسانه ای پرحجم واقعیت دارد که دارد باید پرسید، این حمایت ها برای تقویت جمهوری اسلامی بوده یا براندازی آن و فتنه گران لانه کرده در گروه هایی نظیر مجمع، کدام بخش ها از پازل دشمن را - در همسایگی گروهک هایی چون منافقین، بهائیت، نهضت آزادی، تندرو ... پر می کرده اند؟
از سوی دیگر اینکه وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران بر سازمان های جاسوسی انگلیس و آمریکا و اسرائیل پیش دستی کرده و نیروهای میدانی این جریان را تحت نظر گرفته اند و گذر زمان هم درستی ارزیابی های آنان را نشان داده، درخور تقدیر نسبت به عمل به وظایف قانونی و انقلابی و ملی خود هستند همچنان که پاسداری از انقلاب یکی از وظایف ذاتی سپاه پاسداران است.
فتنه گران در اجرای سناریوی آشوب و براندازی چنان هیجان زده بودند که از هیچ اقدامی- از آشوب خیابانی گرفته تا شعار به نفع آمریکا و اسرائیل و هجمه به جمهوری اسلامی، امام خمینی، ولایت فقیه و رهبری و سرانجام هتاکی نسبت به اسلام و عاشورای حسینی - دریغ نکردند و همه این اقدامات در کارنامه خیانت های برخی اعضای مجمع روحانیون و حزب مشارکت به ثبت رسیده است
31 شهریور 1359 با حمله هوایی عراق به چند فرودگاه ایران و تعرض زمینی همزمان ارتش بعث به شهرهای غرب و جنوب ایران، جنگ 8 ساله حکومت صدام حسین علیه ایران آغاز شد. این جنگ 19 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و چند روز پس از آن اتفاق افتاد که صدام پیمان الجزایر را در برابر دوربینهای تلویزیون بغداد پاره کرد. صدام در نطقی با تأکید بر مالکیت مطلق کشورش بر اروند رود (که وی آن را شطالعرب نامید) و ادعای تعلق جزایر ایران به «اعراب» جنگ را در زمین، هوا و دریا علیه ایران آغاز کرد.
این جنگ در حالی شروع شد که مردم ایران دوران نقاهت پس از انقلاب را میگذراندند و طبعاً به بازسازی کشور و آرامش و سازندگی میاندیشیدند. نیروهای مسلح نیز به دلیل آن که انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگی چندانی برای رویارویی در یک نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همین دلایل، نظامیان عراق در ماههای اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزی را در غرب و جنوب ایران تصرف کنندادامه مطلب...
این روزها و در آستانه 8سال دفاع مقدس، می خواهم از 8ماه دفاع مقدس بگویم. این تعبیر 8 ماه دفاع مقدس را اول بار من در وبلاگ “خصوصی نیست” دیدم و چه تشابه جالبی بود تکرار این عدد 8 در هر دو دوره دفاع مقدس. اگر 8 سال دفاع مقدس حدود 8 سال بعد از پیروزی انقلاب حادث شد، 8 ماه دفاع مقدس درست از فردای پیروزی پابرهنه ها در انتخابات ریاست جمهوری کلید خورد. در 8سال دفاع مقدس اگر ما تنها یک بنی صدر داشتیم، در 8 ماه دفاع مقدس، زیاد شده بود تعداد بنی صدرها. در 8 سال دفاع مقدس اگر رئیس جمهور ما بنی صدر بود، در8 ماه دفاع مقدس بودند رئیس روسایی که پست شان ریاست جمهوری نبود اما دقیقا همان کار بنی صدر را می کردند. در 8سال دفاع مقدس چه زود خیانت بنی صدر آشکار شد ولی در 8 ماه دفاع مقدس بنی صدرهایی داشتیم و داریم که از بس با امام و آقا عکس دارند باید احترام شان را نگه داشت. در8 سال دفاع مقدس، ما از نزدیک 30 کشور اسیر گرفتیم اما در 8 ماه دفاع مقدس تعدادی از اسرای ما نه فقط خارجی نبودند که خود را داخل خط امام هم می دانستند. در 8سال دفاع مقدس تمام دنیا علیه ما بود و در 8ماه دفاع مقدس تمام دنیا بعلاوه تمام آنها که با امام در پاریس و ترکیه و نجف بودند علیه ما بودند. در 8 سال دفاع مقدس، کشورهای خارجی حتی به رزمندگان ما سیم خاردار هم ندادند اما در 8 ماه دفاع مقدس، همین ها به حساب دشمنان داخلی ما چه بسیار که دلار واریز کردند. در 8 سال دفاع مقدس پیکر همت باشکوه تشییع شد اما در 8 ماه دفاع مقدس پیکر حسین غلام کبیری و امیر ذوالعلی چه غریبانه مشایعت شد. در 8سال دفاع مقدس فقط تعدادی از شهدای بسیج گمنام بودند اما در 8 ماه دفاع مقدس اغلب شهدای بسیج گمنامند. در8 سال دفاع مقدس، شعار دشمن معلوم بود اما در8 ماه دفاع مقدس، دشمن با شعار اسلام و الله اکبر و امام و باکری به جنگ ما آمده بود. در8 سال دفاع مقدس، فهمیده ها لااقل اسلحه ای و نارنجکی برای دفاع از خود داشتند اما در 8 ماه دفاع مقدس تنها سلاح ما برای جنگ با منافقین مسلح به انواع و اقسام سلاح گرم و سرد، باتوم بود. در 8 سال دفاع مقدس رزمنده ها را با اسپند و دود عود بدرقه می کردند ولی در8 ماه دفاع مقدس، هیچ کس بسیجیان خامنه ای را از زیر قرآن رد نکرد. در 8 سال دفاع مقدس، اگر جایی فتح می شد، همه آن پیروزی را در بوق و کرنا می کردند اما در 8 ماه دفاع مقدس، اگر بچه های فلان پایگاه بسیج جایی را پاکسازی می کردند، این خبر حتی به گوش مسئولین امروز روایت فتح هم نمی رسید. در 8سال دفاع مقدس طرف حساب ما آمریکا بود و صدام اما در8 ماه دفاع مقدس دست دشمن از آستین راست و چپ همین جمهوری اسلامی بیرون می آمد. در8 سال دفاع مقدس ما با خمسه خمسه طرف بودیم اما در 8 ماه دفاع مقدس طرف حساب ما گاه حتی اهل خمس و زکات هم بود. در ? سال دفاع مقدس صدای دشمن را از رادیوی بغداد می شنیدیم اما در ? ماه دفاع مقدس صدای دشمن از حنجره نزدیکان امام بیرون می زد. در 8 سال دفاع مقدس رزمندگان ما از اروند وحشی رد شدند که روزی 8بار جزر و مد داشت ولی در 8 ماه دفاع مقدس بچه های بسیج از عرض سایت هایی رد شدند که ثانیه ای 8 بار آپ می شد. در 8سال دفاع مقدس بقایای حزب توده عملیات والفجر مقدماتی را لو دادند و در 8ماه دفاع مقدس، خاتمی منافق، هوس باز و نجس العین، با جرج سوروس مذاکره می کرد. خاتمی سید نیست؛ نسلش به اولاد پیغمبر بر نمی گردد. برمی گردد به الاغ طلحه. خاتمی غلط کرده فرزند روح الله خاتمی باشد. آن مرد بزرگ، نوح بود و خاتمی پسر نوح است و چون جفتک انداخت ما او را از کشتی انقلاب پرت کردیم بیرون. سگ اصحاب کهف آدم شد اما چون خاتمی عین نجاست است، پس همان پسر نوح است. خاتمی غلط کرده ما را دعوت کند به وحدت، به شرکت در راهپیمایی روز قدس. خاتمی باید اعدام شود؛ نه یک بار و 8 بار. چند بار. خاتمی قاتل است؛ قاتل غلام کبیری زیر عبای فتنه او کشت برادر بسیجی ما را. خاتمی باید خلع لباس شود و بعد اعدام شود برود آب خنک بخورد. در جهنم حتما به خاتمی ملعون و موسوی بی غیرت و این خر از همه جا بی خبر تجاوز خواهد شد. گلوله آتش در آستین خاتمی و پاچه کروبی باید کرد تا دیگر علیه نظام 300 هزار شهید غلط زیادی نکنند. آری؛8 سال دفاع مقدس، 8سال باشکوه بود اما ? ماه دفاع مقدس از آنهم باشکوهتر است. ما بسیجیان خامنه ای مقام مان از بسیجیان خمینی بالاتر است. ما با توپ و تانک و جاسم نفهمیده در تنگه چزابه نجنگیدیم؛ با 2500 ماهواره جاسوسی جنگیدیم در تنگه احد. قالیباف و محسن رضایی و حسن روحانی و ناطق و ساکت و فتح الله زاده و هدایتی و واعظ آشتیانی و … همه به غنیمت چسبیده بودند و ما با دست خالی اجازه ندادیم این بار دندان دین پیامبر را بشکنند. ما فاتحان8 ماه دفاع مقدس ایم؛ کسی را نداریم از ما تجلیل کند. ما آوینی نداریم. آهنگران نداریم. شهید گمنام داریم اما آمار مزارش را نداریم. آخر “ما زخم خوردگان تیره ترین و سردترین و بلندترین شب های جور بودیم …”.
قطعه 26