ایران آفتاب
باز هم فصل انتخابات «جمهوری اسلامی» نزدیک شد و بعله دیگه! همان طور که پیش بینی می شد، زبان رفوزه های موسم امتحانات «انقلاب اسلامی» باز شد. می بینی «ف. ه» -منظور از «ف. ه» در اینجا «فریدالدین هندبال کازرونی» است!- برداشته گفته: «الگوی ملل مسلمان منطقه، جنبش سبز است». از آنجایی که پدر محترم ما یعنی «آقای چیز» هم همچین فکر می کند، چیزکی در زیر می نویسیم:
1- اصلا بگو چیزی به اسم جلبک سبز… یعنی ببخشید؛ جنبش سبز، وجود خارجی دارد که حالا بخواهد الگوی قیام ملل مسلمان باشد؟! کوشش؟! کجاس؟! خوردنیه، پوشیدنیه، پاشیدنیه، مالچه، توی دریای مانشه، بیسکوئیته، 20 سئوالیه، چیه؟!
2- یک احتمال وجود دارد و آنهم اینکه منظور «ف. ه» از الگوگیری ملل منطقه از جنبش سبز سابق بر این در قید حیات، نه قیام مسلمانان، بلکه تحرکات مرحوم قذافی و آقازاده هایش بوده! این را یکی هم از آن لحاظ می گویم که سرهنگ در لیبی و مهندس در ایران، جفت شان علاقه خاصی به رنگ سبز داشتند! البته احتمال دیگر این است که منظور «ف. ه» از ملل مسلمان در حال قیام، همان تروریست هایی باشند که تا همین چند وقت پیش به دستور آمریکا علیه ملت و دولت سوریه آشوب گری می کردند!
3- حالا چند تا دلیل می آوریم که معلوم می شود جنبش سبز سابق بر این موجود، تا کجا الگوی بیداری اسلامی بوده است؛
3/ یک: همان طور که می دانید مرحوم جنبش سبز در زمان حیاتش معتقد بود که «نه غزه، نه لبنان». با این همه اصلا معلوم نیست ملل آزادی خواه منطقه، چگونه از جنبش سبز، الگوگیری کرده اند که یا سفارت خانه اسرائیل را تسخیر می کنند، یا مرگ بر اسرائیل می گویند، یا هم اینکه قطع رابطه با اسرائیل را از دول جدیدشان می خواهند؟! فی المثل خوب است آقای راشد الغنوشی که اخیرا صریحا علیه شعار «نه غزه، نه لبنان» موضع گرفت، روند الگوگیری ملل مسلمان از جنبش سبز را برای ما تشریح کند که ببینیم این الگوگیری، چه جوری شد که همچین شد! الگوگیری مثل دستگاه آبمیوه گیری می ماند؛ علی القاعده ممکن نیست که پرتقال را درونش بگذاری و آب گوجه فرنگی گیرت بیاید!! مگر اینکه آن شخص، «ف. ه» باشد!
3/ دو: ملل منطقه، انقلاب را از نوع اسلامی اش می خواهند، اما جنبش سبز، دقیقا علیه انقلاب اسلامی بود، ملل منطقه، حکام دست نشانده غرب را نمی خواهند، اما جنبش سبز، عینا از نظام سلطه دستور می گرفت، ملل منطقه، خواهان انتخابات آزادند، اما جنبش سبز علیه رای ملت شورید، ملل منطقه، به جای «ملی گرایی» که تفرقه انگیز است، اهل «اسلام گرایی» است که وحدت آفرین است، اما جنبش سبز دم از «جمهوری ایرانی» می زد. همه این موارد نشان می دهد که ماشاء الله هزار چیزالوازلین، چقدر خوب الگو گرفته اند ملل منطقه از جنبش سبز! شاید هم ضعف از نحوه الگوگیری ملل منطقه بوده که عینا برخلاف جنبش سبز حرکت می کنند!
3/ سه: آهان! این الان به ذهنم رسید؛ شاید به جای ملل منطقه، این حکام دست نشانده عرب بودند که از جنبش سبز الگو گرفتند! چرا که جفت شان وابسته به آمریکا نبودند که بودند، علیه رای ملت نشوریدند که شوریدند، قوانین اسلام را زیر پا نگذاشتند که گذاشتند، از دشمن پول نگرفتند که گرفتند، اسرائیل حامی شان نبود که بود، زندگی اشرافی نداشتند که داشتند، علاقه شان به «خرید» و مصرف گرایی، زائد الوصف نبود که بود، و بذر نفاق و فتنه و کینه نپاشیدند که پاشیدند! فقط این وسط، یک فرق کوچک با هم داشتند که حکام عرب، حاکم بودند و سران فتنه محکوم! بالاخره مهم اینه که یکی این وسط از یکی دیگه الگو گرفته!! حالا اینکه ملل منطقه از جنبش سبز الگو گرفتن یا حکام عرب از اینا الگو گرفتن، یا اینا از اونا پول گرفتن… اینا دیگه خیلی مهم نیست! ذات آدم ها مهمه!!
4- البته من هم اگر قانون، کاری به کارم نداشت و پدرم چند تا نقطه چین بود، همین طور الکی ادعا می کردم که چی؟!… که جنبش تی پارتی و جنبش تسخیر وال استریت و جنبش ببرهای تامیل و جنبش «قر در کمر فراوان» و کلا هر چی جنبش در جهان است، از جنبش سبز الگوگیری کرده اند! کی به کیه؟!
5- یک چیزهای دیگری هم می خواهم بنویسم، اما می ترسم حاج حسین آقای شریعتمداری، نه حالا بگو دادستان محترم تهران، در بصیرتم شک کند! عجالتا زنده باد خودخوری! مرگ بر کسی که دنبال شر می گردد! مرگ بر منافقین و صدام، مرگ بر بعثی ها، درود بر بعضی ها، سلام بر آقازاده ها! هوا هم خیلی خوبه! ما که راضی ایم از این وضعیت!!
«چیزکوچولو و چیزه کوچولو»
قطعه 26