سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

ایران آفتاب

هر گاه مؤمن را ساکت دیدید، بدو نزدیک شوید که حکمت القا می کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: جمعه 103 آذر 9

راهپیمایی مردم تهران علیه سران فتنه

راهپیمایی مردم تهران علیه سران فتنه

راهپیمایی مردم تهران علیه سران فتنه

راهپیمایی مردم تهران علیه سران فتنه

راهپیمایی مردم تهران علیه سران فتنه


 نوشته شده توسط مجید در جمعه 89/11/29 و ساعت 7:8 عصر | نظرات دیگران()


 نوشته شده توسط مجید در پنج شنبه 89/11/28 و ساعت 5:34 عصر | نظرات دیگران()



 نوشته شده توسط مجید در پنج شنبه 89/11/28 و ساعت 9:50 صبح | نظرات دیگران()


 نوشته شده توسط مجید در پنج شنبه 89/11/28 و ساعت 9:49 صبح | نظرات دیگران()

 


 نوشته شده توسط مجید در چهارشنبه 89/11/27 و ساعت 8:1 عصر | نظرات دیگران()


 نوشته شده توسط مجید در چهارشنبه 89/11/27 و ساعت 4:13 عصر | نظرات دیگران()

در این راستا دومین جشنواره فیلم فتنه 25 بهمن با حضور 200 نفر از عوامل دون پایه فتنه برگزار شد. در این جشنواره که اولش قرار بود 10هزار نفری باشد بعد معلوم شد هزار نفر هم به زور جمع شدند و از این هزار نفر 800 نفر عابرین پیاده بودند به همه جای نظام آسیب جدی وارد شد!!. این جشنواره که با آتش زدن چند لاستیک و خوردن محتویات 3 سطل زباله توسط معترضین آغاز شده بود راس ساعت 6 بعدالظهر با معرفی نفرات برگزیده به پایان رسید و افراد برتر هدایای خود را از بنیاد سوروس دریافت نمودند. بر این اساس:

1) سیمرغ بلورین و جایزه بهترین کارگردان جشنواره به آقای (الف ه ر ) به خاطر فیلم نامه بی سلام اهدا شد

2) سیمرغ بلورین، دو دست گرمکن ورزشی مارک (CIA) و جایزه بهترین عوامل پشت صحنه جشنواره مشترکا به آقایان موسوی خوینیها و محمد خاتمی به خاطر فیلمهای مرد خاکستری و به خاطر یک میلیارد چرک کف دست اهدا گردید

3) سیمرغ بلورین، یک دقیقه سکوت و جایزه بصیرت جشنواره به آقای حسن مصطفوی به خاطر فیلم به نام پدر به کام فتنه

4) سیمرغ بلورین، یک نسخه مدرک تقلبی و جایزه بهترین بازیگر مرد به آقای مهدی هاشمی به خاطر بازی درخشان در فیلم من آقازاده به تو چه چندسال دارم

5) سیمرغ بلورین، یک بسته لایحه دوقلو و جایزه دومین بازیگر مرد به آقای بهزاد نبوی به خاطر 30سال بازی در زمین دشمن

5) سیمرغ بلورین، یک عدد ساندویچ دو نون و جایزه بهترین بازیگر زن به خانم فائزه هاشمی به خاطر بازی در فیلم نامه بی سلام

6) سیمرغ بلورین، یک جلد کلام الشیطان سلمان رشدی و جایزه دومین بازیگر زن به خانم زهرا رهنورد به خاطر بازی در فیلم عروس تر از من چه کسی داماد تر از تو چه کسی

7) سیمرغ بلورین، مجموعه کامل مقالات ماکس وبر و جایزه بهترین تئوریسین فتنه به آقای سعید حجاریان به خاطر ارائه تئوری فتنه از بالا ندامت از پایین

8) سیمرغ بلورین، یک عدد چادر ملی و جایزه بهترین زندانی مرد به آقای مجید توکلی به خاطر بازی در فیلم مجید اپیلاسیون

9) سیمرغ بلورین، 2ساعت اکانت مجانی و جایزه دومین زندانی مرد مشترکا به آقایان نوری زاد و تاج زاده به خاطر آپ کردن وبلاگ در زندان اوین  

 

10) هیات داوران در این بخش همه زندانیان فتنه گذشته را با یک درجه تخفیف به عنوان سومین زندانی برتر جشنواره معرفی کرد و به همه یک عدد سکه 250 ریالی هدیه داد

11) سیمرغ بلورین، لوح یادبود و جایزه بهترین حقیقت یاب فتنه به آقای علی مطهری به خاطر ارائه نظریات مقصر اصلی فتنه احمدی نژاد بود و خانواده مظلوم !

12) سیمرغ بلورین، یک عدد اسب تروا و جایزه بهترین زنگ تفریح فتنه به شیخ مهدی کروبی به خاطر رقابت با آراء باطله و همه سوتی های دیگه ای که داد + یه لیوان آب هم روش

13) سیمرغ بلورین، 3 فروند سطل آشغال و جایزه بهترین تدارکاتچی جشنواره به میرحسین موسوی به خاطر تمام خیانتهایی که به نظام کرد

14) سیمرغ بلورین، یک پاکت دستمال کاعذی و جایزه بهترین اعتراف فتنه مشترکا به آقایان ابطحی و عطریانفر به خاطر بازی در فیلم اعتراف در ایکی ثانیه

15) نره خر شیشه ای، اشتراک یک سال پوشک ایزی لایف و جایزه خاله خرسه جشنواره به شیرین عبادی به خاطر شکایت علیه مدیر مسئول کیهان

16) سیمرغ بلورین، نیم ساعت نفخ معنادار و جایزه بهترین تهیه کننده جشنواره به آقای علیرضا بهشتی به خاطر برنامه ریزی و تهیه جزوه جنگ نرم علیه نظام

هیات نظارت و هیات داوران جشنواره فیلم فتنه در پایان از همه دست اندرکاران فتنه سبز از جمله ارازل و اوباش نامدار تهران، منافقین، مارکسیستها، بهائیان، جین شارپ، مایکل بی دیدن، شهدای زنده فتنه و... به خاطر حمایتهای بی دریغ و همه جانبه تشکر کرد و به همه یک بسته عکس برگردان هدیه داد

http://www.tanzsiasi.blogfa.com/post-37.aspx


 نوشته شده توسط مجید در سه شنبه 89/11/26 و ساعت 9:35 عصر | نظرات دیگران()

در این راستا دومین جشنواره فیلم فتنه 25 بهمن با حضور 200 نفر از عوامل دون پایه فتنه برگزار شد. در این جشنواره که اولش قرار بود 10هزار نفری باشد بعد معلوم شد هزار نفر هم به زور جمع شدند و از این هزار نفر 800 نفر عابرین پیاده بودند به همه جای نظام آسیب جدی وارد شد!!. این جشنواره که با آتش زدن چند لاستیک و خوردن محتویات 3 سطل زباله توسط معترضین آغاز شده بود راس ساعت 6 بعدالظهر با معرفی نفرات برگزیده به پایان رسید و افراد برتر هدایای خود را از بنیاد سوروس دریافت نمودند. بر این اساس:

1) سیمرغ بلورین و جایزه بهترین کارگردان جشنواره به آقای (الف ه ر ) به خاطر فیلم نامه بی سلام اهدا شد

2) سیمرغ بلورین، دو دست گرمکن ورزشی مارک (CIA) و جایزه بهترین عوامل پشت صحنه جشنواره مشترکا به آقایان موسوی خوینیها و محمد خاتمی به خاطر فیلمهای مرد خاکستری و به خاطر یک میلیارد چرک کف دست اهدا گردید

3) سیمرغ بلورین، یک دقیقه سکوت و جایزه بصیرت جشنواره به آقای حسن مصطفوی به خاطر فیلم به نام پدر به کام فتنه

4) سیمرغ بلورین، یک نسخه مدرک تقلبی و جایزه بهترین بازیگر مرد به آقای مهدی هاشمی به خاطر بازی درخشان در فیلم من آقازاده به تو چه چندسال دارم

5) سیمرغ بلورین، یک بسته لایحه دوقلو و جایزه دومین بازیگر مرد به آقای بهزاد نبوی به خاطر 30سال بازی در زمین دشمن

5) سیمرغ بلورین، یک عدد ساندویچ دو نون و جایزه بهترین بازیگر زن به خانم فائزه هاشمی به خاطر بازی در فیلم نامه بی سلام

6) سیمرغ بلورین، یک جلد کلام الشیطان سلمان رشدی و جایزه دومین بازیگر زن به خانم زهرا رهنورد به خاطر بازی در فیلم عروس تر از من چه کسی داماد تر از تو چه کسی

7) سیمرغ بلورین، مجموعه کامل مقالات ماکس وبر و جایزه بهترین تئوریسین فتنه به آقای سعید حجاریان به خاطر ارائه تئوری فتنه از بالا ندامت از پایین

8) سیمرغ بلورین، یک عدد چادر ملی و جایزه بهترین زندانی مرد به آقای مجید توکلی به خاطر بازی در فیلم مجید اپیلاسیون

9) سیمرغ بلورین، 2ساعت اکانت مجانی و جایزه دومین زندانی مرد مشترکا به آقایان نوری زاد و تاج زاده به خاطر آپ کردن وبلاگ در زندان اوین  

 

10) هیات داوران در این بخش همه زندانیان فتنه گذشته را با یک درجه تخفیف به عنوان سومین زندانی برتر جشنواره معرفی کرد و به همه یک عدد سکه 250 ریالی هدیه داد

11) سیمرغ بلورین، لوح یادبود و جایزه بهترین حقیقت یاب فتنه به آقای علی مطهری به خاطر ارائه نظریات مقصر اصلی فتنه احمدی نژاد بود و خانواده مظلوم !

12) سیمرغ بلورین، یک عدد اسب تروا و جایزه بهترین زنگ تفریح فتنه به شیخ مهدی کروبی به خاطر رقابت با آراء باطله و همه سوتی های دیگه ای که داد + یه لیوان آب هم روش

13) سیمرغ بلورین، 3 فروند سطل آشغال و جایزه بهترین تدارکاتچی جشنواره به میرحسین موسوی به خاطر تمام خیانتهایی که به نظام کرد

14) سیمرغ بلورین، یک پاکت دستمال کاعذی و جایزه بهترین اعتراف فتنه مشترکا به آقایان ابطحی و عطریانفر به خاطر بازی در فیلم اعتراف در ایکی ثانیه

15) نره خر شیشه ای، اشتراک یک سال پوشک ایزی لایف و جایزه خاله خرسه جشنواره به شیرین عبادی به خاطر شکایت علیه مدیر مسئول کیهان

16) سیمرغ بلورین، نیم ساعت نفخ معنادار و جایزه بهترین تهیه کننده جشنواره به آقای علیرضا بهشتی به خاطر برنامه ریزی و تهیه جزوه جنگ نرم علیه نظام

هیات نظارت و هیات داوران جشنواره فیلم فتنه در پایان از همه دست اندرکاران فتنه سبز از جمله ارازل و اوباش نامدار تهران، منافقین، مارکسیستها، بهائیان، جین شارپ، مایکل بی دیدن، شهدای زنده فتنه و... به خاطر حمایتهای بی دریغ و همه جانبه تشکر کرد و به همه یک بسته عکس برگردان هدیه داد

http://www.tanzsiasi.blogfa.com/post-37.aspx


 نوشته شده توسط مجید در سه شنبه 89/11/26 و ساعت 9:34 عصر | نظرات دیگران()

25 بهمن هم گذشت و جمهوری اسلامی سقوط نکرد!… بگذار ببینم؛ الان به وقت ساعت دیواری خانه ما دقیقا یک ثانیه از روز 25 بهمن گذشته است و سبزها که گفته بودند ال می کنیم، بل می کنیم، یعنی 25 بهمن جمهوری اسلامی را سرنگون می کنیم و الا بی شرف هستیم، رسما بی شرف شده اند. مهندس و شیخ بیسواد و خاتمی از این پس رسما بی شرف اند. ولنتاین، روز عشق بی شرف ها، به همه بی شرف ها، مبارک! آقای راس فتنه هم بی شرف است. مرگ بر بی شرف.
یک ماه تمام سران کفر و فتنه و نفاق به کمک آقای هاشمی، زورشان را روی هم گذاشتند تا 25 بهمن، جمهوری اسلامی سقوط کند اما پرچم جمهوری اسلامی را خامنه ای فقط به دست یک نفر خواهد داد؛ مهدی فاطمه. ما25بهمن، داغ بدی بر دل فرقه بی شرف سبز گذاشتیم… 25بهمن یوم الله اثبات بی شرفی فتنه گران بر عموم امت حزب الله فرخنده باد. روز دیگری هم هست که ما را از آن بترسانید، بسم الله. آدمی را به شرف و ناموسش می شناسند. جمهوری اسلامی، شرف و ناموس ماست. فرقه بی شرف ها دفعه بعد باید از چیز دیگری خرج کند! مودبانه دارم حرف می زنم ها!

و اما امروز من چه دیدم؟…

با میثم قرار داشتم. ساعت ? در میدان سبلان. معلوم نبود هوندای کدام بدبخت را تیغ زده بود. از آویز طلق موتور، پرچم سرخ یازهرا(س) حرف می زد با دل آدم. امروز 25 بهمن والفجر 88 بود. از آقایان چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب، بچه های هیچ کدام شان را در خیابان ندیدم. عده ای فقط در رسانه ملی و روزنامه های شان، شیر هستند. دفاع از نظام، همین که به خیابان می رسد، عده ای بی جگر می شوند.
خیابان های مرکزی شهر به نسبت خلوت تر از گذشته بود. خیلی زود به میدان ولیعصر رسیدیم. آنجا تعداد بسیجی های موتورسوار خیلی بیشتر از جماعتی بود که در پیاده رو داشتند ولنتاین فتنه را جشن می گرفتند. فتنه گران بودند؛ قاطی میان مردم عادی و رهگذران، اما شناسایی شان کار دشواری نبود. آنها ما را چپ چپ نگاه می کردند. مجوز می خواستند که از انقلاب مصر دفاع کنند اما در تقاطع انقلاب و ولیعصر ?? نفری شان که قدرت اجتماع پیدا کرده بودند، شعار “نه غزه، نه لبنان” سرمی دادند. در این تقاطع، عبور و مرور ماشین ها به سختی صورت می گرفت. تا چشم کار می کرد بچه هایی بودند که آمده بودند از نظام شان در برابر عمله های آمریکا و اسرائیل دفاع کنند. بی نصیب ترین ها از مواهب جمهوری اسلامی، از همه بیشتر دل به خطر می زنند. آنچه تا همین جای کار مشهود بود، این بود که نیروی محترم انتظامی تماشاچی دعوای جبهه حق و باطل بود. اصولا تا سینه بچه بسیجی هست که دریده شود، حق با قوه قضاییه و نیروی انتظامی و فلان و بهمان است.

فتنه گران مثل سگ از بچه بسیجی ها می ترسند

هم الان که دارم این گزارش را می نویسم صادق مهدی غفرانی پیامک جالبی فرستاده؛ “اطلاعیه جلبک ها پیش از تجمع: شرف نداریم اگر ?? بهمن نظام را ساقط نکنیم. اطلاعیه پس از تجمع: نظام از این به بعد مراقب خودش باشد. ما یک مشت بی شرفیم!” بگذریم؛ در همین تقاطع میثم با تعدادی از بچه های شناس تبادل اطلاعات کرد و اینکه کجا شلوغ است و کجا نیست. کلاج موتور هم ایراد داشت و این کار را برای میثم سخت می کرد. من که ترک موتور بودم، لابد بیشتر می دیدم و می شنیدم. راننده اتوبوس خط ویژه، شاکی از این ترافیک، می گفت: “خدا لعنت کند باعث و بانی اش را” و مدام با دست می زد به فرمان ماشین. عده ای از مغازه دارها داشتند کرکره دکان شان را پایین می کشیدند تا در فتنه ای که خشک و تر گاهی با هم می سوزد، اقتصادشان در امان باشد. خدا لعنت کند سران فتنه را. اگر جناب راس فتنه هم با همین جماعت است، خدا راس فتنه را هم لعنت کند. از این پس ما پشیزی برای این فرد ارزش و احترام قائل نیستیم. هر یک حرفی که زیادی، ایشان بزند، بخشی از ابهت پوشالی اش را می شکنیم. ما تا به الان هم به احترام “آقا” در برابر خباثت خاندان راس فتنه سکوت کرده بودیم.
تقاطع فلسطین زنگ زدم به احسان که آنتن نمی داد. انکشف، آنتن ها را پرانده بودند. میثم گاهی از پیاده رو و گاه از خط ویژه می رفت که در ترافیک گیر نکند. جلوی پمپ بنزین وصال چند تایی ماشین ضد شورش ایستاده بود تا فتنه گران غلط زیادی نکنند. در خیابان وصال ?? نفری از فتنه گران داشتند در حمایت از انقلاب ملت مصر، سرود یار دبستانی می خواندند! به اشاره یک بچه بسیجی، تعدادی موتورسوار آمدند و سوسول ها در طرفه العینی غیب شان زد. مثل سگ، منافقین از بچه بسیجی ها می ترسند. مثل سگ. توقع داشتم در ?? بهمن مهندس و شیخ بیسواد و خاتمی و استوانه را ببینم، اما سران فتنه هم مثل سگ از بچه بسیجی ها می ترسند.

دخترک از من پرسید؛ چه خبر است؟!

از کوچه پس کوچه های خیابان وصال راه افتادیم سمت میدان انقلاب. منافقین اما تا اینجای کار که نتوانسته بودند بعد از یک ماه رجزخوانی، جماعتی متراکم شکل بدهند. چندتا چندتا در پیاده رو پرسه می زدند. یکی شان داشت با موبایل، فیلم برداری می کرد، که بچه ها کار لازم را با وی انجام دادند. عرض نرده های دانشگاه از آن چیزی که شنیده بودیم خلوت تر بود. مثل مور و ملخ، موتوری بود که داشت در خیابان می چرخید. در خط ویژه دیدم ملتی را که خسته از یک روز کاری، منتظر اتوبوس بودند و تماشاچی واقعه. از هر تیره و طائفه. با چشم هایی بالطبع نگران، اگر نه گریان از این علم شنگه. بالای مجسمه گردالوی میدان انقلاب، تعدادی از بچه های زحمتکش نیروی انتظامی ایستاده بودند تا سنگر(!) را حفظ کنند. در گوشه ای از میدان، شهاب واجدی را دیدم. عکاس مسلمان پشت یک تریل نشسته بود؛ با همان دوربین معروف و گران قیمتش که ساعتی بعد از این افتاد دست جماعت بازیچه دشمن. هم الان بر ما بسیجی ها فرض است که پول روی هم بگذاریم تا این جانباز عملیات ?? بهمن والفجر ?? پول خرید یک دوربین حرفه ای بهتر از قبل داشته باشد. این کمترین حمایت ما از این دوست عزیز است. از امیرحسین طهرانی خبر گرفتیم که شهاب گفت: با دوستانش ? تیر هستند. در میدان انقلاب دقایقی به خوش و بش گذشت. در همین میدان گمانم مهندحامد وبلاگ شیعه سیاسی را دیدم که داشت با جماعتی وول می خورد. اندکی بعد هم امیرحسین ثابتی، صاحب کتاب گران قدر روزشمار ? ماه دفاع مقدس. ما جملگی اهل تکلیفیم، نه تکلف. یک موی این بچه های پای کار شرف دارد، حتی به آن بسیجی که فقط در پستو بسیجی است. در میدان انقلاب، دخترکی بدحجاب آمد و از من پرسید؛ چه خبر است؟! یعنی نمی دانست! حالا یک چیز بنویسم، ننویسم… به او گفتم؛ اول حجابت را درست کن، بعد!

مرگ بر دیکتاتور!

میدان انقلاب همیشه خدا در پیاده رو آنقدر جمعیت دارد که بی. بی. سی، همه ملت را به حساب فرقه سبز بگذارد اما سخت نبود تشخیص ملت از فتنه گران. در این میدان چه بسیار که سربازان نیروی انتظامی در ماشین های مجهز خود نشسته بودند و انگار نه انگار. البته بخشی از این نیرو از حق نگذریم که پای کار بود و آن بالای میدان داشت بر و بر ما را نگاه می کرد. در ” نه ده” خوب نوشته ام؛ “با نیروی انتظامی بود، الان باید به کروبی می گفتیم، مقام معظم رهبری”. البته از این نیرو در چنین مواقعی انتظار نباید داشت. این را بدون طعنه دارم می گویم. حفاظت از انقلاب اسلامی بر عهده بسیج است. نیروی انتظامی همین که جلوی قاچاق مواد مخدر و بدحجابی و اعتیاد و معضلات این چنینی بایستد، خوب است. ایستادن جلوی آمریکا و اسرائیل، کار بچه بسیجی هاست. منافقین مرصاد جنگ نرم، به صورت آن لاین، فرزندان نامشروع آمریکا و اسرائیل اند.
با میثم رفتیم تقاطع جمالزاده. آن بالا یکی داشت فیلم می گرفت که بعد معلوم شد خودی است. اینجا تعدادی از موتوری های نیروی انتظامی داشتند پیاده رو را خلوت می کردند. کمی جلوتر جماعتی حدود ?? نفر که جلوی بانک نمی دانم چی چی، داشتند “مرگ بر دیکتاتور” می گفتند، فرار را بر قرار ترجیح دادند. این وسط ناگهان صدای جیغ یک دختر، نگاه ها را متوجه نقطه ای کرد. ظاهرا باتوم خورده بود، اما بعد معلوم شد که برای مظلوم نمایی است. بچه های بسیج گرفتندش و او همچنان داشت جیغ می کشید. پولی که در مجلس آمریکا مصوب شده برای فتنه کردن در ایران، صدایش را از همین جیغ بنفش به وضوح می شد شنید. و همین جاست که من معتقدم این جنگ تحلیلی ما از جنگ تحمیلی پدران ما سخت تر است. اینجا به هر کسی دست می زنی، در نگاه اول، بی گناه از آب در می آید، اما کمی جلوتر مهندحامد عزیز گوشش بدهکار این حرف ها نبود و آن منافق نمک به حرامی که داشت گنده تر از دهانش حرف می زد، حسابی ادبش کرد. آخر تو که می گویی “مرگ بر دیکتاتور”، در تمام فتنه 88همین مبارک دیکتاتور داشت از توی گوساله حمایت می کرد. بزنیمت، فردا ? تا پدر مادر در می آوری، که هیلاری فقط یکی از آنهاست. نزنیمت، که داری زر مفت می زنی. پس باید مثل مهندحامد همچین بزنیمت تا صدای سگ بدهی. به دوستم گفتم ولت کند، الان مثل چی پشیمانم! به شما به قرآن، آزادی نیامده. شما آزادی زده زیر دل تان. اگر قوه قضاییه بعد از 9دی، سران فتنه را، سرکار خانم عفت مرعشی را، فائزه و مهدی را به جرم خروج علیه جانشین معصوم، اعدام کرده بود، شما حرامیان، الان دور برنداشته بودید. عالیجناب راس فتنه! خاندان شما را می گویم ها! خاندان شما جزئی از نامه سرگشاده شماست. امسال 22بهمن، باز هم شما داشتید برای مردمی دست تکان می دادید، که علیه تان شعار می دادند. ملت 22 بهمن مگر چقدر ترس دارند، که شما با این همه محافظ به راهپیمایی 22بهمن آمده بودید؟!

چه آماری به ما رسید؟!

تا غروب، نیم ساعتی فاصله بود. قرار بود فرقه بی شرف سبز از میدان امام حسین تا میدان آزادی راهپیمایی برگزار کند اما این آش آنقدر بی نمک بود که سران فتنه ترجیح دادند، از همان بیرون گود، دستور لنگ کردن بدهند. یکی ? چهارراه، آن طرف تر، خبر آمد که شلوغ است. میثم، موتور دوستش را پیش من گذاشت و خودش با شهاب رفت و ?? دقیقه بعد خبر آورد که شهاب را گرفته اند و نگران جان شهاب شدیم. خیلی زود عکاس مسلمان با سر و رویی خونی، پیدایش شد. بد زده بودند. همه این خون ها، حتی خون طرف مقابل، بر گردن مهندس است. بر گردن آن کسی است که نامه سرگشاده نوشت و جرقه فتنه را زد. بر گردن آقای راس فتنه است. دوربین و موبایل شهاب را گرفته بودند و بی شرمانه قصد داشتند که مثل آن بسیجی فتنه 88شهاب را هم لخت کنند. به قرآن قسم، ما با یک جماعت بی ناموس طرفیم. فرقه سبز به جز بی شرفی، بی ناموس هم هست و اگر کسی برایم کامنت بگذارد که با ناموس این جماعت چه کار داری، به او می گویم که نظام مقدس جمهوری اسلامی با 300هزار شهید، ناموس ماست. اگر فرقه بی شرف فتنه، کار با ناموس ما دارد، ما خیلی باحیایی کرده ایم و زیادی ادب به خرج داده ایم که بازیچه های دشمن را تا به حال بی ناموس خطاب نکرده ایم.
من و میثم، شهاب را بردیم بیمارستان. راس فتنه در ویلایش داشت به ریش خونی بچه های بسیج می خندید. خبر آمد چند تایی تیر شلیک شده، از همان اسلحه نامه سرگشاده. آقای راس فتنه، در نظام ما به جز تشخیص مصلحت، کار دیگرش به عبارتی عزل و نصب عمود خیمه جمهوری اسلامی است! روز ?? بهمن، علاوه بر بی شرفی فرقه سبز، یک چیز دیگر هم برای من روشن تر از قبل شد. جمهوری اسلامی، رسما دست مولا و سرور ما “آقا امام زمان” است و ماه و خورشید، بی واسطه، با هم در ارتباط اند.
آمار رسید که امیرحسین طهرانی هم پای چپش زخم برداشته. آمار رسید که خیابان ها خلوت شده. آمار رسید که یکی ? تا تیم ترور گرفته اند. آمار رسید که بچه ها را بد زده اند. آمار رسید که ?? بهمن هم آمد و رفت، اما از میدان امام حسین تا میدان آزادی هرگز با ??? نفر گوساله پر نمی شود. آمار رسید که فرقه سبز، از این پس فرقه بی شرف هاست. آمار رسید که سر شهاب ?? تا بخیه خورده. آمار رسید که چند روز پیش آقای هاشمی گفته بود که انقلاب مصر و تونس محدود به این ? کشور نمی شود. آمار رسید که از این پس به اذن شهدا می شود بانگ برآورد که “مرگ بر راس فتنه”.

***
به آن بخش از جمهوری اسلامی که مصلحتش را آقای راس فتنه تشخیص می دهد، ما بیش از فرقه بی شرف سبز اعتراض داریم. ما عاشق انقلاب اسلامی خمینی و خامنه ای هستیم و شعارمان این است: “مرگ بر دیکتاتور”. آقای راس فتنه! شما دوست دیروز و امروز و فردا و ولنتاین ما هستید. ما عاشق شما هستیم. شما هم از اوضاع جامعه مطلع اید. ما ملت از شما متنفریم؛ مرگ بر دیکتاتور. در راه مبارزه با فتنه پیچیده و تودرتوی شما، آدم جان بدهد، سیدالشهدای انقلاب اسلامی است. شک نکنید!

قطعه26


 نوشته شده توسط مجید در سه شنبه 89/11/26 و ساعت 5:37 عصر | نظرات دیگران()


 نوشته شده توسط مجید در سه شنبه 89/11/26 و ساعت 5:20 عصر | نظرات دیگران()
   1   2   3      >
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 63
بازدید دیروز: 55
مجموع بازدیدها: 403933
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
> دانشجویان حامی جبهه پایداری - حامیان جبهه پایداری در فضای مجازی