ایران آفتاب
دستیار فرمانده معظم کل قوا گفت: برخیها دلشان میخواست که مثل حضرت نوح نجات بخش شوند؛ نوح نشدند ولی پسرانشان مثل پسر نوح شد
وی با اشاره به فتنه سال گذشته گفت: فتنه ریشه کن شده و دیگر فتنهگران در کف خیابان نمیتوانند کاری کنند. شاید در لایههایی از نخبگان هنوز حضور داشته باشند و البته ممکن است فتنه گران نیمه جانی داشته باشند و نفس ملت ایران نیمه جان آنها را هم می گیرد. ولی اینکه چرا به سران فتنه رسیدگی نشده جای سؤال دارد.
صفوی با اشاره به سکوت برخی افراد در مقابل فتنهگران گفت: در مقابل فتنهگران نباید سکوت کرد و سکوت در مقابل آنها و دشمنان نظام خیانت به اسلام است.
وی ادامه داد: استراتژی جمهوی اسلامی ایران استراتژی دفاعی است و به هیچ کشوری حمله نخواهد برد و دفاع ما بازدارنده و مؤثر است ولی اگر کشوری به ما حمله کرد با او مقابله میکنیم و او را تا آن طرف آبها دنبال میکنیم.
صفوی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه من این حرف را که اگر فلان موقع امکانات داشتیم فلان کار را میکردیم را قبول دارم، اظهار داشت: اگر در عملیات رمضان مرداد سال 61 به اندازه پایان جنگ امکانات داشتیم به دروازه شرق بصره رسیده بودیم.
وی در خصوص جنگ های احتمالی آینده علیه ایران گفت: جنگ آینده هواپایه و دریاپایه است و جنگ در مقابل ایران دیگر زمینی نخواهد بود و ما باید در مقابل آنها آماده باشیم و قدرت دفاعی ما به قدری است که دشمنان را پشیمان میکنیم.
وی افزود: هواپیماهایی که عراقی ها به ایران دادند بابت قسمتی از خسارات جنگ به ایران بود و ما لطف کردیم خلبانهایشان را پس دادیم وگرنه آنها هم باید مهمان ما میبودند.
صفوی با بیان اینکه قطعنامه 1975 یک قطعنامه بین المللی است، گفت: هیچ رژیمی از عراق حق تخطی از این قطعنامه را ندارد.
صفوی در پایان سخنانش بار دیگر با اشاره به بنی صدر و اقداماتش تصریح کرد: از نظر من بنی صدر آگاهانه خیانت کرد؛ او آدم هوشمندی بود و میخواست امام را کنار بگذارد و خودش شاه ایران شود. او حتی به یکی از مراجع گفته بود من خودم مرجع هستم و آن مرجع به بنی صدر گفته بود تو خیلی احمقی
حجتالاسلام جعفر شجونی به نقل از سید حسن نصرالله گفت: «فتنه گران ایران، دنباله گروهک منافقین هستند.»
حجتالاسلام جعفر شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با فارس با اشاره به سفر هشت روزه خود به لبنان، اظهار داشت: در سفری که به لبنان داشتم با رییس مجلس اعلاء، علما و دانشمندان لبنانی دیدار و در خصوص مسایل جاری روز از جمله آخرین وضعیت فلسطین اشغالی گفتوگو کردیم.
وی از دیدار و جلسهای خصوصی150 دقیقهای خود با سیدحسن نصرالله خبر داد و گفت: در این دیدار توفیق داشتم که با آقای سیدحسن نصرالله در خصوص مسایل جاری روز ایران، لبنان، فلسطین دیدار و گفتوگو کنم.
وی افزود: سیدحسن نصرالله به فتنه سال 88 ایران اشاره کرد و با بیان اینکه فتنهگران ایران دنباله منافقان ساکن در عراق بودهاند، تأکید کرد که فتنهگران هیچ گاه حریف ملت ایران و رهبر معظم انقلاب نخواهند شد.
شجونی ادامه داد: سید حسن نصرالله مقام معظم رهبری را رهبری شجاع، عادل و آگاه به مسائل جاری روز توصیف کرد و گفت که خود را سرباز آیتالله خامنهای میداند و در راه مقاومت تابع رهبر معظم انقلاب است.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز افزود: سیدحسن نصرالله هرگونه جرأت حمله رژیم صهیونیستی به تأسیسات اتمی ایران را بعید توصیف کرد و گفت اگر قرار باشد رژیم صهیونیستی جرأت تجاوز به کشوری را داشته باشد ایران و لبنان را انتخاب خواهد کرد اما ما اعلام میکنیم که هرگونه کنشی از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران قطعا با واکنش سریع حزبالله لبنان همراه خواهد بود چرا که حزبالله لبنان خود را سرباز آیتالله خامنهای میداند و در این راه هیچ گونه جسارتی از رژیم صهیونیستی نخواهد پذیرفت.
وی افزود: سیدحسن نصرالله گفت اولین تجاوز رژیم صهیونیستی را آخرین تجاوز آنها رقم خواهیم زد و ما به این گفته خود اطمینان داریم و با قاطعیت میگوییم که توان نابودی اسرائیل را داریم.
شجونی گفت: چون استعمار متوجه شد که رفیق حریری توسط سوریه ترور نشده است، اکنون قصد فرافکنی دارد و میخواهد حزبالله را متهم کند در حالی که حزب هیچ نقشی در ترور حریری نداشته است و وی را کسانی ترور کردهاند که دیگران را متهم میکنند.
انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان
عناصر اصلی جریان اصلاحات و فتنه چهارشنبه شب در یک ضیافت عروسی شرکت کرده اند.
به گزارش«جوان آنلاین»،چهارشنبه شب عناصر اصلی جریان اصلاحات و فتنه به مراسم عروسی یکی ازمسئولین سابق یکی از نهادها واقع در سالن عتیق در جماران رفته اند.
دراین مراسم که سید محمد خاتمی،مهدی کروبی، موسوی خوئینی ها،موسوی لاری،محتشمی پور،بجنوردی و ... حضور داشته اند،جمعی از مردم با آگاهی از گردهمایی این افراد ،دقایقی در مقابل این سالن تجمع نموده و علیه مهدی کروبی و دیگر سران فتنه شعارهایی نظیر"جماران جای منافقین نیست"و... سر دادند.
منبع جوان
به گزارش شبکه ایران، فرهاد جعفری، نویسنده پرفروشترین کتاب سال 87 در یادداشتی که در وبلاگ شخصیاش منتشر کرده، به بیان یک تناقض بزرگ میان عملکرد و سخنان میرحسین موسوی پرداخته است.
جعفری با اشاره به سخنان آقای موسوی درباره رویکرد دانشگاههای ایران به علوم اجتماعی که گفته بود "من با دیدن جملات برخی مسئولان، یاد «تجربهی بسیار تلخ» و هشداردهندهی «حکومت شوروی سابق» و دیگر حکومتهای توتالیتر اروپای شرقی میافتم"، نوشته است: من اما با دیدنِ جملاتِ ایشان؛ یادِ دورانِ انقلاب فرهنگی و امضای اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (از جمله خودِ ایشان و دکتر سروش!) زیر این بخشنامه به دانشگاههای کشور افتادم که: «از آنجاکه رشتهی روابط عمومیرشتهای امریکاییست، ضروریست از تدریس آن خودداری و دانشجویان مربوطه به رشتههای دیگری منتقل شوند»!
گفتنی است رئیس قوه قضاییه چند روز پیش انتقاداتی را درباره تدریس علوم سکولار غربی در دانشگاهها مطرح کرده بود که با واکنش تند میرحسین موسوی روبرو شد
یکی از بزرگترین خطراتی که همه تشکل ها و جریانهای سیاسی را تهدید میکند، تمایل آنها به بیگانگان و استمداد از آنها در جهت رسیدن به اهداف داخلی شان است.
این تهدید مربوط به امروز و دیروز نیست. از زمانی که کیان ایران با بدخواه و دشمن خارجی مواجه بوده، همواره دشمنان خارجی ایران درصدد بودهاند تا از اختلافات داخلی ایرانیان بهرهبرداری کرده و با نزدیک شدن به یکی، از خدمات وی بهره برده و خدماتش را جبران کنند.
با تشکیل جمهوری اسلامی نیز برخی از گروههایی که همدوش انقلابیون علیه رژیم شاه فعال بودند، این خطر را جدی تلقی نکردند و نهایتا برخی کارشان به جایی کشید که در جریان جنگ شهرها، اطلاعات نقاط بمباران شده را به ارتش صدام میدادند و برخی دیگر عملا بخشی از ارتش صدام شدند و به روی هموطنان خود اسلحه کشیدند.
در سالهای اخیر نیز برخی اصلاحطلبان، به طمع دریافت کمک از غرب برای رسیدن به قدرت و سرنگونی رقیب، به هشدارهای دیگر اصلاح طلبان و دلسوزان خود بی توجهی کردند و به تدریج جذب رسانهها و موسسات تحقیقاتی و حتی جاسوسی غرب شدند.
آنها در ابتدا کمک گرفتن از دشمن دیرینه انقلاب اسلامی را به انحاء مختلف توجیه می کردند و نزد وجدان خود و دوستان معترض، استخدام شدن در رسانهها و موسسات غربی را چنین توجیه می کردند که ما به اینها کمک نمیکنیم، بلکه از اینها برای براندازی این رژیم فلان فلان شده جمهوری اسلامی کمک میگیریم...
این توجیه شاید برای ضد انقلاب های دو آتشه قانع کننده بود، اما مشکل از جایی شروع می شد که این ایرانیان تحت استخدام دولت آمریکا ناچار بودند در مواقعی که بین منافع ملت ایران و منافع آمریکا اصطکاک جدی ایجاد میشد، یکی را انتخاب کنند. ملیت آنها، به آنها میگفت طرفدار ملت ایران باشید اما استخدامکننده آنها میگفت شما حقوق دولت آمریکا را میگیرید پس باید از منافع آمریکا دفاع کنید...
طی 30 سال پس از انقلاب، این هموطنان دو ملیتی بارها در چنین آزمون سختی قرار گرفته اند... زمانی که ناو جنگی آمریکایی، هواپیمای ایرانی را در آسمان خلیج فارس ساقط و صدها هموطن را کشت باید به نفع چه کسی موضع می گرفتند؟ ایران یا آمریکا؟ کمی جلوتر بیائیم. سال گذشته که عوامل تروریست تحت حمایت آمریکا(ریگی)، هموطنانمان را در شرق کشور به خاک و خون می کشید، آنها باید در مقابل ریگی چه موضعی میگرفتند؟ حمایت یا محکومیت؟
در ماجرای هستهای که آمریکا با تمام وجود نمی خواهد اجازه دهد تا ایران به دانش هستهای دست یابد چطور؟
و همین موارد آخری؛ بمبگذاران مسجد زاهدان که با کشتن مردم، ایران را ناامن و به منافع آمریکا خدمت میکنند، آیا باید با تجلیل یاد شوند یا محکوم؟! شهرام امیری چطور؟ محقق جوانی که پیشنهادهای وسوسهانگیز آمریکایی ها را رد کرد و بدون هیچ کمکی به آمریکا فشار به ایران، به میهن بازگشت چطور؟ یا در جریان مهار آتش در چاههای نفت شهر، آیا ایرانیان دوستدار و همکار آمریکات باید موفقیت هموطنانشان در مهار آتش چاه نفت شهر را تحسین کنند یا تحقیر؟
متاسفانه برخی اصلاح طلبان که در سالهای گذشته پیشنهاد کمک غرب را قبول کرده و به تدریج جذب رسانه ها و مراکز تحقیقاتی- اطلاعاتی غرب شدهاند، در آزمونهایی که یکسوی آن منافع وطن و یکسوی آن منافع غرب بودهاست، کاملاً مردود شده اند.
آن گروههای مدعی اصلاح طلبی که آنقدر در ساختار فرهنگی – سیاسی غرب حل شدهاند که به نفع گروه تروریست ریگی موضع میگیرند، دیگر اصلاح طلب، که شایستگی ایرانی بودن نیز ندارند.
آن مدعی اصلاح طلبی که به اقدام شهرام امیری در رد پیشنهادهای دولت آمریکا، پوزخند میزند، دیگر نه اصلاح طلب که حتی ایرانی هم نیست.
آن مدعی اصلاح طلبی که عجز طولانی شرکت بریتیش پترولیوم در مهار نشت نفت در خلیج مکزیک را با دلایل مختلف توجیه می کند و موفقیت متخصصان ایرانی در مهار آتشسوزی در نفت شهر را به سخره می گیرد، ننگ اصلاح طلبی و ننگ ایرانی است.
آن گروه مدعی اصلاح طلبی که کشتار مردم زاهدان در مسجد را توجیه می کند، باید به شناسنامهاش مراجعه و از خود بپرسد که آیا واقعاً خون ایرانی در رگهایش جاری است؟
یک ایرانی واقعی، اگر به حکومت و اداره کشورش اعتراض دارد، در چارچوب قانون اعتراض میکند و هرگز حاضر نمی شود برای رسیدن به مقصود، از اجنبی کمک بگیرد، چه رسد به اینکه، برای حقوق دریافتی از بیگانگان، علیه منافع هموطنانش فعالیت کند.
مهدی جاوید- مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه ای سراسر عصبی و تند مدعی شد روش رسانه ای روزنامه «جوان» در انتشار اخبار و اطلاعات همان روش منافقین در سالهای 59-60 است و اصلا چه بسا عوامل سازمان منافقین در این رسانه نفوذ کرده اند تا از یاران امام و انقلاب انتقام بگیرند و خواستار افشا شدن این جریان شد!
اینکه حضرات چراغ به دست راه افتادند و دنبال منافق می گردند کار خوبی است اما بهتر بود ابتدا این چراغ را در تاریکخانه خود روشن می کردند تا رد پای نفاق را در اطراف خود شناسایی می کردند !
ما بی شناسنامه نیستیم تا نیاز به افشا داشته باشیم. نشانی ما روشن است! چون تکلیفمان با خودمان روشن است. می دانیم دنبال چه هستیم و دنبال چه نیستیم؛ ما را مردم می شناسند چون، نه در برجهای عاج آنچنانی زندگی می کنیم نه در ماشینهای شیشه دودی تردد می کنیم، نه باغهای مردم بی گناه را تصرف کرده ایم ، نه به مسافرتهای تفریحی آنچنانی می رویم و نه فرزندانمان در خارج تحصیل می کنند و نه حسابهای بانکی مان هر روز از سودهای آنچنانی پروارتر می شود.
ما بی شناسنامه نیستیم ! چون از مردم جدا نیستیم. ما فرزند امامیم!اما نه مثل مدعیان خط امام که بر خلاف مشی او حرکت می کنند و در راستای تضعیف یادگار امام که همانا ولایت مطلقه فقیه است حرکت می نمایند.
ما شناسنامه داریم! چون بیت امام را وسیله ای برای رسیدن به امیال شخصی مان نکرده ایم. ما فرزند همان امامی هستیم که یک لحظه مماشات با منافقین را تحمل نمی کرد.
ما بی شناسنامه نیستیم ! چون منافق نیستیم. منافق به خط و عملکرد است . نفاق یک امر درونی است . گروهک منافقین صورت و شکل کار است. منافق و بی شناسنامه کسی است که وقتی ولی فقیه برای خاموش کردن فتنه به نماز می ایستد با بیانیه مردم را به خیابان می کشد و در آتش فتنه می دمد !
ما بی شناسنامه نیستیم و نیاز به افشا شدن نداریم ! چون نسل به نسل، در خون حسین جوشیده ایم و بر ظلم یزیدی ها خروشیده ایم.
ما بی شناسنامه نیستیم!چون فرزند جنگیم! جنگ با نفاق؛ از آدم تا خاتم هم بوده ایم و هستیم و خواهیم بود شناسنامه مان هم آدرس دارد .
عناصر اصلی جریان اصلاحات و فتنه پنج شب طی یک ضیافت شام بار دیگر به دور هم گرد آمدند.
به گزارش«جوان آنلاین»،در این مراسم که تنها میرحسین موسوی حضور نداشته و مابقی عناصر ثابت این جلسات حضور داشتند،بر دور جدید فعالیت های ایجابی توسط فتنه گران تاکید شده و محورهایی چندی دراین زمینه به تصویب رسیده است.
بنا بر اخبار دریافتی در این جلسه که در منزل یکی از مسئولین سابق اجرایی کشور برگزار شد،تصریح شده است که به موضوع کهریزک بار دیگر پرداخته شده ودر این زمینه مهدی کروبی بیانه ای را آماده انتشار سازد.گفته می شود در این جلسه محورهای اصلی این بیانیه نیز مشخص و نکاتی توسط حاضرین جلسه برای گنجاندن در این بیانیه پیشنهاد شده است
«در اطراف ایران، مسائل جدی در حال مطرح شدن است و آنهایی که از انقلاب ما ضربه خورده بودند برای رسیدن به اهداف شوم خود خیز برداشته اند.»
این مطلب را آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از اعضای خانه صنعت و معدن جوانان عنوان کرد و افزود: آنها از جنگ و کودتا و ایجاد موانع برای جمهوری اسلامی به نتیجه ای نرسیدند و اکنون به سراغ تحریم های هدفمند رفته اند.
وی همچنین گفت: مقابله با تحریم های فعلی، نیازمند عقلانیت و پرهیز از ماجراجویی و تنش است و با یک سیاست خارجی فعال و حفظ اتحاد درداخل می توانیم آثار آن را کاهش دهیم.
با تایید سخنان آقای هاشمی مبنی بر اینکه «دشمنان ضربه خورده انقلاب برای اهداف شوم خود خیز برداشته اند» و «آنها از جنگ و کودتا و ایجاد موانع برای جمهوری اسلامی به نتیجه ای نرسیده اند»، باید عنایت داشت همان دشمنان در خیز سال گذشته خود علنا از برخی سران فتنه نظیر خاتمی و موسوی و کروبی و نیز از آشوبگران به خاطر مواجهه و مقابله با جمهوری اسلامی ستایش و جانبداری کردند. یا یکی مثل نتانیاهو آنها را سرمایه بزرگ اسرائیل خواند و یا شیمون پرز تاکید کرد که اپوزیسیون سبز به نیابت از ما با جمهوری اسلامی می جنگد.
فارغ از هزینه شدن حیثیت آقای هاشمی- به ویژه از سوی برخی از اطرافیان- در خدمت این جریان نشان شده دشمن در جریان فتنه سال گذشته، برخی خبرها همچنان از اصرار دشمن و سازمان خارجی و داخلی فتنه بر استفاده از این ظرفیت! حکایت می کند و متاسفانه تا به امروز موضع صریح و روشنی از سوی آقای هاشمی علیه این جریان تحت الحمایه همان دشمنان خیز برداشته، اتخاذ نشده بلکه برخی خبرها بر نقیض این امر دلالت می کند.
اما درباره «هدفمندی» تحریم ها نیز باید متذکر شد که مقامات و محافل غربی به ویژه آمریکایی پیشاپیش وضع تحریم های مذکور اعلام کردند که امید چندانی به توقف ایران با این تحریم ها ندارند الا اینکه معتقدند اقدام به تحریم ایران و فشار بر این کشور، شاید بتواند موجب تجدید حیات جریان فتنه و آشوب شود بنابراین «هدفمندی» تحریم ها نیز کاملا روشن است. اما درباره «ماجراجویی»، معلوم نیست منظور دقیق گوینده محترم از این عبارت چیست. این عبارت که بارها از سوی سران نشان شده دشمنان در فتنه (امثال موسوی و خاتمی و کروبی) علیه مقاومت جمهوری اسلامی در برابر فشارها عنوان شده، دقیقا عین عبارات مقامات طراز اول آمریکا و اسرائیل و انگلیس برای تخطئه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی و سیاست خارجی مستقل و اصولی آن است، ضمن اینکه رژیم های استکباری هرگز- و از جمله در دولت آقای هاشمی- حاضر نشده اند فتیله تحریم ها را پایین بکشند هرچند که از این سو شعار تنش زدایی سرداده شده و حتی کشور تا مرز تعلیق همه فعالیت های اتمی در دولت اصلاحات رفته باشد.
با همه این اوصاف باید از اظهارات هشدارآمیز آقای هاشمی درباره توجه دادن به خیز برداشتن دشمن استقبال کرد، هشداری که علی الدوام از سوی فتنه گران مدعی اصلاح طلبی انکار شده و بلکه کسانی چون موسوی در واکنش به رویکرد تحریمی مستکبران، آنها را ملت های دوست! توصیف کرده اند. و سرانجام اینکه حتما آقای هاشمی نیز تایید می کنند که بزرگترین ماجراجویی- که به مرز خیانت هم رسید- اقدام فتنه گران در راه اندازی آشوب خیابانی و آتش افروزی با همدستی گروهک های وابسته به آمریکا بود. این فتنه گران که روزگاری به جفا و ناجوانمردی، آقای هاشمی را عالیجناب سرخپوش لقب دادند و ترور شخصیت کردند، ناشناخته نیستند. کسانی که حاضر شدند ملت ایران را به خاطر مطامع حقیر خود دشمن شاد کنند و کار را به جایی برسانند که در 9 دی و 22خرداد از همان ملت خشمگین و بغض کرده، تودهنی بخورند
رئیس سازمان سرمایهگذاری خارجی در تشریح گزارش 2010 سرمایهگذاری جهانی گفت: بر اساس گزارش آنکتاد، ایران در سال 2009 از لحاظ رشد جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی با نرخ رشد 86 درصدی در دنیا ششم شد.
به گزارش فارس، گزارش سرمایه گذاری جهانی سال 2009 صبح امروز با حضور معاون اول رئیس جمهور و وزیر اقتصاد در سازمان سرمایه گذاریهای خارجی تشریح شد.
بهروز علی شیری رئیس سازمان سرمایه گذاری های خارجی در این مراسم اظهار داشت: امروز بر اساس مقررات آنکتاد- کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل- آخرین جریان های ورودی و خروجی سرمایههای خارجی در دنیا بحث میشود.
وی با بیان اینکه ما در بهترین حالت می توانیم یک چهارم بودجه کشور را از طریق منابع دولتی تجویز کنیم افزود: بر این اساس ضروری است بخشی از منابع مورد نیاز از طریق بخش خصوصی و ورود سرمایههای خارجی تأمین شود.
وی تصریح کرد: منظور از سرمایه گذاری خارجی فاینانس منابع مورد نیاز نیست زیرا که در این روش که اتفاقا دستگاه های ما نیز به گرایش دارند ریسک سرمایه گذاری بر عهده خود ما خواهد بود.
علی شیری ادامه داد: وقتی از سرمایه گذاری خارجی صحبت میکنیم منظور ان دسته از منابعی است که متضمن مناسبات بلندمدت باشد، ریسک تجاری پروژه بر عهده شرکت سرمایه گذار و برگشت از محل عملکرد طرح است و به هیچ یک از تصمیمات دولتی وابسته نیست و سرمایه گذار دارای حق مؤثر در شرکت است.
وی ادامه داد: بر این اساس کشورها محیط اقتصادی خود را به بهترین شکل برای جذب سرمایه های خارجی فراهم می کنند و ما نیز باید تلاش کنیم که به اندازه سایر کشورها مشوق های سرمایه گذاری را پیش بینی کنیم.
علی شیری با اشاره به گزارش سال 2010 آنکتاد یادآور شد: فرآیند سرمایه گذاری خارجی در دنیا تحت تأثیر بحران سال 2007 به سمت پایین سیر میکند و پیش بنی شده در سال 2011 این وضع بهبود پیدا کند.
رئیس سازمان سرمایه گذاری های خارجی تأکید کرد: کانون زلزله بحران مالی جهانی بر جریان جذب سرمایه گذاری های خارجی اثر گذاشته و در سال 2009 ورودی جریان سرمایه در دنیا 37 درصد رشد منفی داشته است.
وی در عین حال به دفاتر فعال جذب سرمایههای خارجی کشورها اشاره کرد و گفت: ما تمرکز خود را بر کشورهای انرژی مارکت قرار دادهایم.
علی شیری گفت: در عین حال در سال 2009 بیش از 20 کشور از 140 کشور مورد بحث آنکتاد ن با رشد سرمایه گذاری خارجی رو به رو بودند و ایران در این سال ششمین رتبه دنیا را با رشد 86 درصدی جذب سرمایه داشته است.
معاون وزیر اقتصاد تأکید کرد: همچنین ایران، قطر و قبرس تنها کشورهایی بودند که توانسنتد در این سال رشد را حفظ کنند و جذب سرمایه در سایر کشورها با افت و خیز مواجه بوده است.
رئیس سازمان سرمایه گذاری های خارجی ادامه داد: اگر قرار است ما در دنیا رقابت کنیم باید ابزاهای مقدماتی را داشته باشیم. مالزی در دنیا دارای 7 دفتر جذب سرمایه است که مشوق های مختلفی را به صاحبان سرمایه ارائه میکند.
علی شیری افزود: ترکیب جذب سرمایه گذاری سه میلیارد دلاری ما در سال 2009 نشان می دهد بخش نفت و گاز کشور در رتبه اول، صنعت دوم، نیرو ، آب، برق و ساختمان رتبههای بعدی را داشتهاند و سایر بخشهای اقتصادی مانند کشاورزی، خدمات، راه، ریل و فرودگاه سرمایهای را جذب نمیکنند.
وی اضافه کرد: گزارش آنکتاد نشان میدهد روند سرمایهگذاریهای خارجی در حوزههای کشاورزی و صنایع تبدیلی و غذایی در دنیا شتابان بوده است و ما میتوانیم در بخش خدمات، حمل و نقل عمومی و بازسازی بافت های فرسوده برای جذب سرمایه گذار خارجی تلاش کنیم